پیش فروش ایران خودرو بدون قرعه کشی درسامانه یکپارچه + سایت ثبت نام
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۴۶۰۲۵۳
ایران خودرو فروش بدون قرعه کشی و محدودیت محصولات را آغاز کرد. فرم ثبت نام اینترنتی از طریق سامانه ثبت نام یکپارچه تخصیص خودرو در دسترس است.
به گزارش ایمنا، شرایط فروش مشارکت در تولید بدون قرعه کشی گروه ایران خودرو در سامانه یکپارچه فروش خودرو اعلام شد.
سامانه یکپارچه فروش خودرو یعنی چه؟سامانه یکپارچه فروش خودرو، سایت متمرکز خرید خودرو است که توسط وزارت صنعت، معدن و تجارت به منظور تخصیص خودرو و ثبت نام خرید خودرو ایجاد شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متقاضیان میتوانند تا زمان تکمیل ظرفیت با ورود به سامانه یکپارچه خودرو پس از ثبت اطلاعات شخصی و دریافت نام کاربری و رمز عبور نسبت به انتخاب نوع خودرو اقدام کنند.
محصولات ایران خودرودر طرح پیش فروش بدون قرعه کشی ایران خودرو تارا اتوماتیک، تارا دستی، دنا پلاس توربوشارژ و دنا پلاس توربوشارژ اتوماتیک عرضه میشود.
سامانه ثبت نام ایران خودرو ۱۴۰۱ یکپارچهثبت نام ایران خودرو فقط از طریق سامانه یکپارچه عرضه خودرو به آدرس https://sale.iranecar.com/public/home امکان پذیر است.
شرایط عمومی بخشنامه ثبت نام ایران خودرو به هر کد ملی فقط یک دستگاه خودرو تعلق میگیرد. ثبت نام برای مشتریان حقوقی میسر نخواهد بود. سند خودروهای واگذار شده از طریق این بخشنامه در رهن نیست. شماره تلفن و شماره شبای معرفی شده باید به نام فرد متقاضی باشد. بدیهی است تبعات ناشی از عدم اعلام شماره شبا و تلفن همراه صحیح، بر عهده متقاضی است. حداقل فاصله از آخرین خرید (ثبت نام یا تحویل خودرو) از شرکتهای ایران خودرو و سایپا ۴۸ ماه است. همچنین ثبت نام همزمان در دو شرکت مذکور امکان پذیر نیست. ثبت نام برای متقاضیان دارای پلاک انتظامی فعال (نصب بر روی خودروهای سواری با کاربری شخصی) ممنوع بوده، همچنین ارائه گواهینامه رانندگی حداقل پایه سوم معتبر (عدم انقضای تاریخ اعتبار) الزامی است. متقاضی باید در هنگام واریز وجه، از کارتهای بانکی متعلق به نام خود استفاده کند. نکته: امکان واریز وجه در یک تراکنش از طریق کارت تمامی بانکی اعلامی عضو شتاب و دارای قابلیت پرداخت، میسر است و لیکن با توجه به احتمال محدودیت سقف پرداخت در برخی از کارتهای بانکی، لازم است متقاضیان محترم تا پیش از اقدام به ثبت نام از افزایش سقف پرداخت کارت بانکی خود اطمینان حاصل کنند. گارانتی خودرو پس از ۵ ماه از زمان تحویل در صورت عدم مراجعه به نمایندگی برای دریافت سرویس اولیه باطل میشود و در مراجعه به نمایندگی کارکرد حداقل ۱۰۰۰ کیلومتری خودرو نیز الزامی است. امکان صلح در قرارداد و نقل و انتقال خودرو حتی به صورت وکالتی مطابق با مصوبات کمیته خودرو وجود ندارد. خودروهای ثبت نامی، از بیمه شخص ثالث برابر آخرین سقف قانونی ابلاغ شده و استاندارد زیست محیطی و مقررات اعلام شده حاکم بر کشور در زمان تحویل خودرو، برخوردار خواهد بود و در صورت افزایش قیمت بیمه شخص ثالث، مشتری متعهد به پرداخت مابهالتفاوت است. چنانچه مشتری در یک سال اخیر نسبت به بروز رسانی آدرس محل سکونت خود در سیستم راهور ناجا اقدام کرده و طی این مدت، محل سکونت خود را تغییر نداده است، نیازی به احراز سکونت ندارد. نکته: با توجه به دستورالعملهای صادره توسط پلیس راهور ناجا مبنی بر ثبت و بهروزرسانی اطلاعات فردی و آدرس مشتریان در سامانه شماره گذاری (سخا)، در صورتیکه مشتری در سامانه مذکور فاقد اطلاعات فردی و سکونتی بوده و یا بیشتر از یکسال از آخرین تاریخ بهروزرسانی اطلاعات فردی و نشانی محل سکونت گذشته باشد، مشتری محترم باید با مراجعه به سامانه سخا به آدرس https://sakha.epolice.ir نسبت به بهروزرسانی و یا ثبت آخرین اطلاعات خود اقدام کرده و پس از تأیید توسط اداره پست تصویر نشانی ثبت شده در سامانه سخا را به نمایندگی محل ثبت نام خود تحویل دهد. لازم به ذکر است تا زمانیکه برگه احراز سکونت توسط مشتری به نمایندگی ارائه نشود و یا اطلاعات مورد نیاز شماره گذاری به درستی ارائه نشده باشد، خودرو پلاک نمیشود. همچنین علاوه بر اینکه سود تأخیر در تحویل ناشی از عدم شماره گذاری به آنان تعلق نخواهد گرفت، هزینه پارکینگ و نگهداری خودرو از ایشان دریافت خواهد شد. در صورتی که پس از امضای قرارداد فی مابین با مشتری بر حسب ضرورت و یا الزامات قانونی و یا لزوم رعایت استانداردهای اجباری، شرکت ملزم به نصب تجهیزات و یا لوازم اضافی (آپشن) بر روی خودرو شود و یا تغییری در برخی از قطعات خودرو ایجاد شود، ضمن اطلاع رسانی مراتب مذکور، دعوتنامه تکمیل وجه براساس ضوابط و آئین نامههای اجرایی قانونی حمایت از مصرف کنندگان خودرو صادر خواهد شد. صحت کلیه اطلاعات درج شده خصوصاً کد ملی، شماره همراه، آدرس و کد پستی بر عهده متقاضی و در صورت تغییر یا اشتباه در اطلاعات ارائه شده کلیه تبعات ناشی از آن از جمله تأخیر در تحویل و عدم شماره گذاری خودرو برعهده متقاضی است. در صورت بروز هرگونه تأخیر احتمالی در تحویل خودرو برابر ضوابط مندرج در قرارداد، خسارت تأخیر به صورت روز شمار (۱۲ درصد سالیانه) محاسبه و در بازه زمانی مطابق ضوابط قابل پرداخت خواهد بود. در صورت بروز تأخیر در تحویل خودرو، امکان انصراف از قرارداد برای مشتری وجود خواهد داشت. در صورت مشاهده هرگونه مغایرت در شرایط احراز خریدار (شرایط عمومی و اختصاصی) در هر مرحله تا قبل از تحویل خودرو، ثبت نام متقاضی کان لم یکن تلقی میشود و وجه مشتری ظرف مدت ۲۰ روز کاری به شماره شبای متقاضی، مسترد میشود و هیچگونه مسئولیتی از بابت تحویل خودرو متوجه شرکت نخواهد بود سامانه پیام کوتاه شرکت ایران خودرو به شماره ۳۰۰۰۹۶۴۴۰ است و کلیه پیامکهای ارسالی از طریق شماره مذکور صورت خواهد گرفت. سایت ایران خودروآدرس درگاه اینترنتی ایران خودرو جهت بررسی مشخصات محصولات این گروه خودروسازی https://www.ikco.ir/ است.
کد خبر 587370منبع: ایمنا
کلیدواژه: قرعه کشی جدید ایران خودرو فرم ثبت نام ایران خودرو قرعه کشی شماره تماس ایران خودرو پشتیبانی ایران خودرو بهمن موتور esale ikco ir ورود کاربر فروش اینترنتی محصولات ایران خودرو پیش فروش ایران خودرو بدون قرعه کشی طرح فروش ایران خودرو بدون قرعه کشی ایران خودرو بدون قرعه کشی ثبت نام فروش فوق العاده ایران خودرو 1400 سایت ثبت نام ایران خودرو 1400 مزایده ایران خودرو سامانه یکپارچه قرعه کشی یکپارچه قرعه کشی سامانه یکپارچه قرعه کشی ایران خودرو خودرو سامانه خودرو یکپارچه خودرو خرید خودرو قیمت اسامی برندگان قرعه کشی سامانه قرعه کشی خودرو چگونه چه ماشینی بازار خودرو خودرو زمان قرعه کشی ایران خودرو زمان ثبت نام ایران خودرو شرایط ثبت نام ایران خودرو قیمت محصولات ایران خودرو نتایج قرعه کشی ایران خودرو نتایج قرعه کشی خودرو ثبت نام ایران سایپا ورود به سامانه یکپارچه خودرو سامانه یکپارچه تخصیص خودرو rh iranecar com سامانه یکپارچه فروش خودرو esale iranecar com قرعه کشی سامانه یکپارچه خودرو یکپارچه خودرو سامانه خودرو ثبت نام خودرو سامانه یکپارچه خودرو ثبت نام ایران خودرو ثبت نام خودرو ایران خودرو فروش خودرو ثبت نام ایران خودرو سامانه یکپارچه بدون قرعه کشی تحویل خودرو شماره گذاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.imna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایمنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۴۶۰۲۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روایتی از تاثیرات حضور گشت ارشاد در خیابانها
آفتابنیوز :
فرقی ندارد مغازه، لباس زنانه، مجلسی یا لباس عروس داشته باشد یا روسری و لوازم آرایش، اغلب خالی از خریدارند. فروشندهها اغلب کسل و غمگین به در خیرهاند؛ به محض ورود از جا میپرند، اما بعد از شنیدن این جمله که «خبرنگار هستم» برق از چشمانشان میرود اگر چه در بیشتر موارد، سر صحبت باز میشود منتها برخی با شک و ترس حرف میزنند و برخی هم نه! خیلی راحتتر وارد گفتگو میشوند.
پشت ویترین یکی از همین مغازهها، سفیدی و چین و واچین دامنها و تور عروس، چشم آدم را میدزدد. انتها و پشت لباسهای سفید و براق، دو زن با لباسهای روشن و شاد کنار میز چوبی نشستهاند. عینک به چشم دارند و کوک میزنند. با نخستین پرسش، سر حرف باز میشود و به درازا میکشد. مشتری آنها خاص است و اغلب عروس و دامادها سراغشان میروند البته در حال حاضر به کار بردن فعل گذشته برایشان درستتر است، چراکه این اواخر، تعداد مشتریهایشان بهطور چشمگیری کاهش یافته است.
یکی از زنها که کمی جوانتر است، میگوید که مردم میترسند از اینجا عبور کنند و مسیرشان را عوض میکنند: «مخصوصا وقتی ماشین گشت نزدیک ما میایستد همه میترسند، وقتی هم که عبور میکنند و وارد مغازه ما میشوند، تمام مدت خودمان استرس داریم. وقتی به مشتریها میگوییم که روسری سر کنند به آنها بر میخورد، ناراحت میشوند یا همسرشان ناراحت میشود و از مغازه بیرون میروند، بنابراین خریدی انجام نمیشود. ضمن اینکه خودمان هم مدام استرس پلمب شدن مغازه را داریم. گاهی هم در جوابشان میگویم؛ به ما ربطی ندارد، اما اماکن اگر از اینجا رد شود برای ما دردسر میشود.
زن دیگر که کمی مسنتر است از جا بلند میشود و پارچهای که در میان دستانش دارد را میتکاند تا کیفیت کوکها را ببیند. چشمش به خیابان که میافتد با دست اشاره میکند: «همین الان بازار را نگاه کنید، ببینید که چقدر خلوت است.
گاهی برخی مشتریها از راه دور میآیند و وقتی شرایط را میبینند، برمیگردند و میروند. چند روز پیش مزوندار من از شهرستان آمده بود، ولی وقتی از دور این شرایط را دید گفت؛ نمیتوانم از اینجا رد شوم و به داخل مغازه بیایم، برگشت و رفت. تمام اینها به ضرر ماست و خیلی هم کار بدی است مثلا روسری آدم، کمی عقب برود به آدم بگویند سه میلیون تومان کارت بکش؟! البته برای ما پیش نیامده و تا به حال هم خودمان پلمب نشدهایم، اما قبلا پاساژها و مغازههای دیگری همین اطراف دچار چنین مشکلی شدهاند و چند روزی هم پلمب بودهاند.»
ساعت از ۱۲ ظهر گذشته و پیادهرو هنوز خلوت از زنان است؛ داخل مغازهها هم هنوز خریداری نیست و بیشتر، مردان را میبینید که در حال قدم زدن هستند. ماشینهای سبز و آبی پلیس هم مدام در خط ویژه خیابان ولیعصر در حال حرکتند و حضورشان ملموس است، اما فعلا از ون خبری نیست. مزون دیگری هم که در این محدوده وجود دارد، خلوت است.
فروشنده، نگاهش را که از روی صفحه گوشی تلفن همراه برمیدارد و تازه متوجه من و سوالم میشود و بیحوصله پاسخ میدهد: «بهطور کلی، چون عروسیها کم شده است، بازار ما کساد است و البته شاید در این دو، سه هفته هم ۱۰ درصدی از فروشمان کم شده باشد. بهطور کلی هم بیشتر مشتریها بیحجاب هستند، وقتی هم به آنها هم چیزی میگوییم، بعضی از آنها هم سر میکنند، ولی بعضی از مغازه بیرون میروند و خرید نمیکنند.»
کمی جلوتر آقا اسماعیل به قدری کلافه است که در مقابل سوالها حتی سرش را بالا نمیآورد. سرگرم حساب و کتاب است و میگوید که قبلا یکبار به دلیل گزارش کشف حجاب، مغازهاش پلمب شده و البته حالا هم که چند ماه از رفع پلمب گذشته، چندان اعتقادی به تذکر ندارد: «ممکن است بعضی با حجاب وارد مغازه شوند بعضی هم نه. ما نمیتوانیم به آنها زور بگوییم. وضع اقتصاد که خراب است و این اتفاقات هم مزید بر علت شده و فروش ما را حدودا ۲۰ تا ۳۰ درصد کم کرده است.»
مشکلی جز گرانی نداریم
تا چشم کار میکند جنس در مغازهها و کنار خیابان روی رگالها و میزها خوابیده و فروشندهها یا زیر آفتاب با هم صحبت میکنند یا در حال چانه زدن با مشتریهای بسیار محدود هستند تا شاید همانها که پایشان به بازار و مغازه باز شده از آنها خرید کنند. آنها که کنار خیابان بساط کردهاند کمی شرایط بهتری نسبت به مغازهها دارند، چراکه بیشتر در معرض دید هستند، کرایه نمیدهند و جنسهایشان ارزانتر است، بنابراین فرصت بیشتری برای سود محدود در این بازار دارند و مغازهای هم در کار نیست که پلمب شود.
آقا مظفر حدودا ۶۰ سال دارد و فروشنده یکی از همین مغازههاست. وقتی وارد میشوم و خود را به صاحب مغازه، معرفی میکنم او را صدا میزند و با قهقهه میگوید: «بیا داخل با تو کار دارند.» بعد رو به من میکند: «با او حرف بزن، خیلی دل پری دارد از این اوضاع.» مرد لاغر اندام با موهای سفید، صورت چروکیده و استخوانی، خیلی سریع خود را به انتهای مغازه میرساند و بعد سر درد دل باز میشود: «مشتریهای ما ۶۰ درصد کم شدهاند. اصلا کسی جرات نمیکند به این سمت بیاید. مشتری میخواهد از اینجا رد شود، با موتور و ون او را دنبال میکنند، میگیرند و به داخل ون میبرند.
مشتریهای محدود ما هم الان فقط خانمهای محجبه و مسن هستند و دیگر فروش قبلی را نداریم. ما هم نمیتوانیم به کسی توهین کنیم و بگوییم این بیحجاب است و آن باحجاب است. یک نفر شال سرش نیست، من نمیتوانم به او حرفی بزنم بنابراین هیچ کاری با او ندارم. بعد هم ما تا به حال کسی را با وضع آنچنانی که برخی میگویند، ندیدهایم و اینها هم که هر روز میبینیم، همه مثل خواهر و مادر و دختر خودمان هستند. معتقدم این طرح هم پایدار نیست و چند ماه دیگر جمع میشود.» او که در روزهای گذشته بارها شاهد صحنههای تعقیب و گریز بوده، معتقد است که برخوردهای اینچنینی اصلا درست نیست و این مسائل باید در خانواده حل شود. «وقتی بگیرند، درگیر شوند و جریمه کنند جز اینکه ملت به نظام و مملکت بدبین شوند، نتیجه دیگری ندارد.» از او میپرسم: «برخی معتقدند بیحجابی باعث فساد شده است، نظر شما در این باره چیست؟» پاسخ میدهد: «هر چیزی را که بخواهیم محدود کنیم، بدتر میشود و جوانها فکر میکنند حالا چه خبر است! جامعه باید از اول درست باشد.
در حال حاضر ما در جامعه هیچ مشکلی جز گرانی نداریم. مشکل ما گرانی است که جوانهایمان به دلیل آن نمیتوانند ازدواج کنند. چرا الان دختر من باید ۴۰ سال رد کرده باشد و نتواند ازدواج کند؟ این مشکل پس چیست؟ ما مملکت خودمان را ول کنیم به مملکت دیگر بچسبیم مشکل حل میشود؟ نه به قرآن. باید به جوانها کار دهیم و موقعیت ازدواج را فراهم کنیم. زمانی که ۸ سال جنگ بود، من رفتم و جنگیدم. در عملیات خیبر در جزیره مجنون بودم و در عملیات مرصاد در اسلامآباد غرب و همین عراقیها که به بیمارستان حمله کردند و همه چیز را از بین بردند حالا شدهاند برادران تنی ما. من ۱۷ سالم بود که به جبهه رفتم و الان هم که باید با این گرانی زندگی کنم. برنج چرا باید برسد به ۱۵۰ تومان؟ مگر برنج گلستان از کجا میآید که اینطور گران میشود؟ چرا یک بسته پنیر کوچک یک شبه ۵ هزار تومان گران میشود؟ حالا ما در این شرایط دنبال این باشیم که چرا شال اینجور و چرا روسری اونجور. این کارها را باید کنار بگذارند به فکر بیکاری و گرانی باشند. چرا با باتوم و ون و موتور دیگران را دنبال کنیم، مگر اسیر گرفتهایم.» میگویم: «به هر حال گفتهاند این مطالبه مردم است.» میگوید: «کدام مردم مطالبه کردهاند که این کارها را انجام میدهند، آخر خودم و زن و بچهام هم از خانه بیرون میآییم دیگر.»
نماز میخوانیم که درست زندگی کنیم و چشم بد نداشته باشیم
ابراهیم و احمد دو برادر هستند؛ یکی ۶۴ سال دارد و آن دیگری به تازگی ۶۶ ساله است. بیشتر از ۴۰ سال است که در بازار کار میکنند و به اصطلاح کاسب هستند. کاسبهای قدیمی که در راسته خیابان ولیعصر بعد از تقاطع جمهوری، لباسفروشی دارند و سر ظهر البته در حالی که هیچ مشتری در مغازه نیست چند دقیقهای درباره آنچه این روزها در خیابانها میگذرد، حرف میزنند. البته که هر دو میگویند؛ حضور گشتها در نزدیکی محل کارشان، چندان تاثیری در بازارشان نداشته است، چون بازارشان مشتری خاص خود را دارد، اما بهطور کل برخوردها را دوست ندارند.
آقا ابراهیم خیلی عصبانی میشود و همانطور که نشسته با صورتی برافروخته از تاثیر نماز و چشم پاک میگوید و اینکه چرا همه مسوولیتها بر عهده زنان است. «کسی که مسلمان است، روزی ۱۷ رکعت نماز میخواند و این ۱۷ رکعت نماز برای چیست؟ برای هدایت او. ما در نماز میگوییم ما را به راه راست هدایت فرما. این یعنی چه؟ یعنی باید پاک زندگی کنیم و به دیگران به چشم بد نگاه نکنیم، اما برخی میگویند، چون ما نگاه میکنیم، زنها را باید چنین و چنان. اینکه نمیشود! اگر آن نماز تاثیری در چشم و نگاه انسان و زندگی درست او نداشته باشد چه فایده دارد. متاسفانه برخی به عنوان برده و کالا به زن نگاه میکنند و فکر میکنند هر کاری که خواستند، میتوانند با او انجام دهند بعد بگویند، چون اینطور بود و اینطور رفتار کرده. پس شما چه؟ تکلیف نفس شما چه میشود؟»
در میانههای صحبت، برادر بزرگتر که تا الان دست به سینه نشسته، یک دفعه دستهایش را باز میکند و با بیحوصلگی میگوید؛ همین دیروز داشتیم با دخترم مهدیس در مترو میرفتیم که یکی از همینها دنبال دخترم افتاد با اینکه دستش به دخترم نرسید، ولی خیلی عصبانی شدم. بعد کیسه مویز و نخودچی را جلو میآورد و دو بار تعارف میکند و منتظر میشود برادر کوچکتر رشته کلام را به دست بگیرد. «ببین خانم، پسر من نمازخوان است، نه اینکه من به او گفته باشم، تا به حال حتی یک کلمه هم نگفتم نماز بخواند و او خود هر روز نمازش را سر وقت میخواند. من اینقدر کیف میکنم صحنه نماز خواندن او را میبینم، چون برای خودش چارچوبی را تعریف کرده و آن را اجرا میکند.
اینجا هم که میآید مدام حواسش هست و اگر مثلا فردا لباسی را ۵ تومن گرانتر بفروشیم ما را سین، جیم میکند که چرا دیروز آن رقم بود و امروز این رقم؟ میخواهم بگویم هر چیزی که انتخابی باشد فرد با جان و دل آن را انجام میدهد و درست اجرا میکند؛ این همه بگیر و ببند ندارد که. اصلا مسلمانی یعنی چه؟ یعنی شما بتوانید نفس خود را در برابر کجروی کنترل کنید و اگر شما در محیط ایزوله دچار کجروی نشوید که دیگر نامش مسلمانی نیست. اتفاقا اگر در برابر همه اینها قرار گرفتید و باز مسیر درست را انتخاب کردید، مهم است.
من همیشه مثال میزنم این چه روزهای است که فرد با چای خوردن من، دهانش آب بیفتد اگر چای خوردن من را دید و دلش تکان نخورد، آن کار بزرگ انسانی انجام شده است.» و همین جا دوباره برادر بزرگتر دستهای قلابشده اش را جلو میآورد و میگوید چرا به جای این کارها مشکل ازدواج جوانها را حل نمیکنند. چرا الان باید در هر خانه چند دختر و پسر مجرد باشد؟ چون اقتصاد خراب است و جوانها نمیتوانند ازدواج کنند. مشکل ما اقتصادی و گرانی است و هیچ مشکل دیگری نداریم.
اکبر آقا که حدودا ۶۳ سال دارد، یکی از عمدهفروشهای قدیمی همین راسته است که البته تکفروشی هم دارد. او اتفاقا یک روز پیش از این گفتگو، به اتحادیه پوشاک رفته و در این باره هم، پای صحبت رییس و روسا نشسته است. حرفهایی از آنها شنیده که معتقد است؛ اصلا شدنی نیست. «در آنجا به من گفتهاند؛ اگر خانمی حجاب ندارد نباید او را به مغازه راه دهم، اما مگر میشود؟ این کار در شأن من و اخلاق و کردار ما نیست. توقع کارهایی را دارند که اصلا شدنی نیست. به ما گفتند؛ مانتو جلوباز نیاور، ما هم نیاوردیم این شدنی است، اما گاهی انتظاراتی از کاسبها دارند که اصلا شدنی نیست در حالی که این موضوع، باید با صداقت و محبت، فرهنگسازی شود. من اوایل انقلاب در انزلی سرباز بودم و با یک سرباز دیگر مامور شده بودیم که تذکر حجاب بدهیم. همکار من میرفت با زنان بد صحبت میکرد و دعوایشان میشد، اما من میگفتم؛ ببخشید خانم من سرباز هستم اگر شما حجابت را رعایت نکنی، من فردا نمیتوانم مرخصی بروم، چون با محبت میگفتم همه رعایت میکردند؛ بنابراین نمیشود که با مردم خشن برخورد کرد.»
اغلب زنانهفروشها در مراکز خرید، نیاز به فروشنده زن دارند، چراکه مشتریها برای پرو لباس با زنان راحتتر است، اما مساله اینجاست که جدای از خریداران، حتی اگر روسری فروشنده زن هم از سرش بیفتد یا عقب برود، باز مساله اماکن و احتمال پلمب برای کسبه پیش میآید. همه فروشندگان در این بازار هم مانند اکبر آقا خوشرو و با حوصله نیستند و برخی اصلا سرشان را برای پاسخ دادن بالا نمیآورند که حرف بزنند و معتقدند نوشتن روزنامهها از این مشکلاتشان هیچ دردی را دوا نمیکند، چون مسوولان به کار خود ادامه میدهند و گوش شنوایی نیست.
اما در مغازههای مردانه فروش، تقاضا آنقدری افت نکرده است که نگران شوند. مثلا سورنا از حدود ۵ سال پیش در این مغازه کفشهای مردانه دارد و میگوید که فروششان تکان نخورده و مثل گذشته است. علیرضا که در مغازه لباس مردانه، کت و تیشرت و شلوار میفروشد؛ معتقد است که این وضعیت کسادی بازار بیشتر ناشی از وضعیت خراب اقتصادی است، چراکه در هر صورت مردم توان خرید ندارند، اما این موضوع را هم رد نمیکند که حضور گشتها در نزدیکی مراکز خرید، فروش او را هم تحت تاثیر قرار داده است.
«در چنین شرایطی مردم کمتر به خیابان میآیند و اگر هم بیایند حضورشان با استرس است، بنابراین کمتر خرید میکنند. البته این اتفاقات در کار من که مردانه فروش هستم به اندازه زنانهفروشها تاثیر نداشته است. مشتریان من بیشتر مرد هستند، اما فروش من هم حدودا نصف شده است و کسانی که با خانواده، همسر یا دخترشان برای خرید میآمدند نیز تقریبا حذف شدهاند. در کل اتفاقات چند هفته گذشته روی کسب و کار همکاران من که زنانهفروش هستند، بیشتر تاثیر گذاشته است.» میگوید همه مدل آدم به مغازشان میآیند، اما مجبور است به برخی تذکر دهد و این تذکر هم باعث ناراحتی و خرید نکردن مشتریان میشود و در نتیجه باز هم به ضرر آنهاست. مهران هم که مغازهاش بیشتر کفشهای مردانه دارد، میگوید؛ این ماجراها تاثیر کمی در فروش اجناسش داشته است و شاید فقط ۱۰ درصد کم شده باشد.
سالار و سهیل دو برادر دیگری هستند که بیشتر کفشهای کلاسیک مردانه دارند، در پاسخ به پرسشها، با هم حرف میزنند و حرفهای هم را تکرار و تکمیل میکنند. میگویند این شرایط در فروش آنها تاثیری نگذاشته و بیشتر فروش در پاساژها کم شده است. «زمانی که گشتها اینجا هستند، کلا فروش کمتر میشود، اما در فروش ما تاثیری ندارد.» وقتی میخواهم از مغازه بیرون بیایم برادر کوچکتر حرفهایش را اینطور تمام میکند: «در کل خانم، من هم با اجبار مخالفم و برایم هیچ فرقی ندارد که یک زن باحجاب باشد یا بیحجاب.» میپرسم درباره نزدیکان و خواهر و همسر خودت هم اینطور عمل میکنی؟ میگوید: «درباره آنها هم اینطور هستم، باید هر طور که دوست دارند، باشد و نباید اجباری باشد.»
مغازه بعدی یک روسریفروشی و فروشنده آن زن جوانی است که میگوید؛ فروشش کم نشده و در کل هم نظرش این است که وقتی حکومت در این زمینه اصرار دارد، باید همان کار را انجام داد، خودش هم حوصله دردسر و بگیر و ببند ندارد و البته در آخرین مغازهای که در این محدوده وارد آن میشوم هم دو زن در حال گفتگو ایستادهاند و در قفسههایشان هم روسریهای رنگارنگ دارند. یکی از آنها به شدت از شرایط پیش آمده در هفتههای گذشته گلایه دارد، میگوید: «دقیقا از ساعتی که اینجا میایستند، فروش همه خراب میشود. همه ناراضی هستند و یکبار رفتیم اعتراض کردیم، اما گفتند؛ وظیفهمان است و البته از حق نگذریم، مدتی به داخل مترو رفتند، اما دوباره برگشتند. بهطور کلی زمانی که مامورها و ونها اینجا هستند، رفت و آمد مردم یکسوم میشود. جز اثری که بر فروش دارد از نظر روانی هم روی همه تاثیر میگذارد.
من اگر بخواهم این روسری را از ترس دیگران، روی سرم بگذارم، ارزش ندارد، چون وقتی رد شدند آن را از سر در میآوردم. به نظرم نه آدمها خیلی ولنگ و باز باشند و نه اینطور که زور بالای سرشان باشد و به آنها بیاحترامی شود.»
از هفته آخر فروردین ماه و انتشار اطلاعیه پلیس درباره آغاز طرح نور، ونها و ماموران گشت در نزدیک اغلب مراکز خرید مستقر شدهاند و برخی مشاهدات خبرنگار «اعتماد» از باقی نقاط تهران از جمله بازار سنتی ستارخان یا پاساژ گلدیس، بوستان یا بازار بزرگ تهران نیز هم تقریبا همین گفته را تایید میکند که حضور ونها در نزدیکی مراکز خرید، باعث کاهش رفت و آمد مردم از آن منطقه و در نهایت کاهش خرید و کسادی بازار شده است و گویا به همین دلیل در ساعاتی از روز، ونها و گشتها به نقاط دیگری از شهر کوچ میکنند. «اعتماد» روز یکشنبه با بیش از ۱۵ نفر از کسبه خیابان ولیعصر، حد فاصل خیابان جمهوری تا چهارراه ولیعصر به گفتگو نشست و نظرات مخالف و موافق را در گزارش آورد، اما طبق گزارشی که بر اساس گفتگو با سه تن از کسبه در فضای مجازی منتشر شده، همه از اجرای این طرح خوشحال و راضی هستند و هیچ کس مخالف آن نیست که در نوع خود، نکته جالب و قابل تاملی است.
از تذکر بالاترین مقام کشوری تا انتقاد یک نماینده مجلس
۳۱ فروردین ماه اطلاعیه شماره سه فرماندهی انتظامی کشور درباره «طرح نور» (عفاف و حجاب) روی خط خبرگزاریها قرار گرفت. در این اطلاعیه آمده بود: «با اجرای طرح نور از روز شنبه ۲۵ فروردین ۱۴۰۳ بیشتر بانوان این مرز و بوم با مجریان قانون و حافظان امنیت در تعامل، همکاری و همراهی بودند.
گزارشهای میدانی و بررسیهای دقیق با ابزار هوشمند نشان داده است که وضعیت عفاف و حجاب در سطح کشور نسبت به قبل از اجرای طرح مطلوبتر بوده و این شرایط در روزها و هفتههای آینده روند بهتر و مناسبتری خواهد یافت. براین اساس اجرای طرح نور منطبق با خواست و ساخت عمومی جامعه و مسوولان اجرایی کشور و براساس وظایف محوله به پلیس به عنوان مجری قانون در کنار دیگر ماموریتهای امنیتی و انتظامی تداوم خواهد داشت.
برخی شیطنتهای رسانهای توسط جریانسازی معاندین در اجرای سناریوهای ساختگی بر عزم و اراده پلیس تاثیری نخواهد داشت. ناگفته پیداست که پلیس عاری از خطا و اشتباه نبوده و با هرگونه رفتار و کنش اشتباه احتمالی ماموران نیز برخورد خواهد شد. فضای فعلی و راهبرد فراجا در شرایط کنونی حفظ نظم و انضباط اجتماعی در قالبی ایجابی و تذکرهای است و صرفا با هنجارشکنانی که به حریم و حرمت شهروند ایرانی تعدی میکنند برخورد قانونی توام با دقت و حساسیت خواهد کرد.»
البته در همان روزهای نخست اجرای طرح، مهدی فضائلی، عضو دفتر رهبری از تذکر به برخی مسوولان در مساله حجاب و بعد از حواشی پیش آمده بر سر برخوردهای گشت ارشاد خبر داد. توییتی که با هجمهها و حملات زیاد به این عضو دفتر رهبری همراه شد و حامیان گشت ارشاد و لایحه عفاف و حجاب همزمان او را در فضای رسانهای و مجازی زیر بار سنگین حملات خود بردند، اما چند روز بعد این تذکر از سوی سردار جعفری، مسوول قرارگاه فرهنگی و اجتماعی بقیهالله سپاه تایید شد. آنطور که در خبرآنلاین آمده، او گفته است: «یک اشتباهی از جانب عوامل اجرایی طرح نور صورت گرفته و از جانب آقای فضائلی گفته میشود که حضرت آقا تذکری دادهاند و این امر طبیعی است، زیرا یا گزارشات به محضر رهبر انقلاب میرسد یا ایشان در فضای مجازی رویت میکنند.»
محمد صفری، عضو کمیسیون امور داخلی کشور و شوراها هم یکی از افرادی بود که در روزهای گذشته، نسبت به این برخوردها انتقاد کرد و گفت: «متاسفانه برخوردهای نسنجیده باعث شده که هزینههای بسیار زیادی برای کشور ایجاد شود. وقتی که لایحه حجاب و عفاف وارد مجلس شد، مشاهده کردیم که صرفا نگاهشان جرمانگاری بود. آیا ما برای موضوع حجاب در مدارس و دانشگاهها و فضاهای دیگر توانستیم یک الگو و مدل را تعریف کنیم و به دستگاههای مختلف بدهیم؟ این کار را نکردیم و امروز هم انتظار داریم بهرغم همه فشارهایی که سر مساله حجاب وجود دارد، بتوانیم با فشارهای قضایی و انتظامی این کار را پیش ببریم که هیچ وقت جواب نخواهد داد، بلکه عکس موضوع هم متاسفانه نتیجه میگیریم.
کما اینکه در سال ۱۴۰۱ هزینههای بسیار زیادی را در این رابطه پرداخت کردیم، لذا انتظار داریم مسوولان مربوطه در این رابطه تدبیر کنند. گزارشاتی هم به مجلس شورای اسلامی میرسد و انتظار داریم که مسوولان مربوطه به ویژه وزیر محترم کشور نسبت به این مساله حتما از طریق مشورت با کارشناسان اجتماعی و فرهنگی مشاورههای بیشتری داشته باشد تا انشاءالله بتوانیم شاهد بازخورد بهتری نسبت به موضوع باشیم.» اگر در سایتهای داخلی هم چرخی بزنید، از میان معدود کامنتهایی که در این باره مشاهده میکنید، چندان نگاه مثبتی پیدا نمیکنید.
۳۱ فروردین ماه، سایت تابناک که منتسب به محسن رضایی است، پس از انتشار اطلاعیه پلیس، ۴ نظر ناشناس را در پایین خبر خود منتشر کرد و در میان این چهار نظر، فقط یک نظر موافق طرح، وجود دارد که همان نظر موافق طرح هم، ۲۲ واکنش مثبت (آبی) و ۷۸ واکنش منفی (قرمز) دریافت کرده است.
منبع: روزنامه اعتماد